مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر
مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر

زمستان


سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت  سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را 
نگه جز پیش پا را دید ، نتواند که ره تاریک و لغزان است

وگر دست محبت سوی کسی یازی به اکراه آورد دست از بغل بیرون 

که سرما سخت سوزان است نفس ، کز گرمگاه سینه می آید برون ، ابری شود تاریک
چو دیدار ایستد در پیش چشمانت نفس کاین است ،پس دیگر چه داری چشم
ز چشم دوستان دور یا نزدیک ؟ مسیحای جوانمرد من ! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای  منم من ، میهمان هر شبت ، لولی وش مغموم
منم من ، سنگ تیپاخورده ی رنجور  منم ، دشنام پس آفرینش ، نغمه ی ناجور
نه از رومم ، نه از زنگم ، همان بیرنگ بیرنگم بیا بگشای در ، بگشای ، دلتنگم
حریفا ! میزبانا ! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد
تگرگی نیست ، مرگی نیست صدایی گر شنیدی ، صحبت سرما و دندان است
من امشب آمدستم وام بگزارم حسابت را کنار جام بگذارم
چه می گویی که بیگه شد ، سحر شد ، بامداد آمد ؟
فریبت می دهد ، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست

حریفا ! گوش سرما برده است این ،یادگار سیلی سرد زمستان است

و قندیل سپهر تنگ میدان ، مرده یا زنده به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندود ، پنهان است
حریفا ! رو چراغ باده را بفروز ، شب با روز یکسان است
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت هوا دلگیر ، درها بسته ، سرها در گریبان ، دستها پنهان
نفسها ابر ، دلها خسته و غمگین درختان اسکلتهای بلور آجین

زمین دلمرده ، سقف آسمان کوتاه  غبار آلوده مهر و ماه

زمستان است

 
نظرات 5 + ارسال نظر
دریا پنج‌شنبه 6 آبان 1389 ساعت 15:45 http://darya2.blogfa.com/



سلام

من خیلی این شعر اخوان را دوست دارم.وبه حسن انتخابت تبریک میگم .موفق باشی.

رضا پنج‌شنبه 6 آبان 1389 ساعت 13:36 http://.bogsky.com/

خیلی زیبا بود

فاطیما چهارشنبه 5 آبان 1389 ساعت 17:55

سلام داداش ایرج
خوشحالم که میبینمت
ممنوووونم که بهم سر زدی

شعرت زیبااا بود مثل همیشه
ممنون عزیزم.....
امیدوارم همیشه شاد باشی
هر چی ارزوی خوبه مال تو..................

مرسی خواهر عزیزم

سارا سه‌شنبه 4 آبان 1389 ساعت 23:49

سلام.خسته نباشی.وبلاگ قشنگی داری

دریا سه‌شنبه 4 آبان 1389 ساعت 22:35

سلام آقا ایرج
این شعر زیبای اخوان ثالث رو من بی نهایت دوست دارم
زمستان برای من یادآور یه خاطره خیلی دردناک
چند سال قبل عزیزی منو تنها گذاشت و الان توی آرامگاه ابدی فارغ از هیاهوی دنیا بدون اینکه ذره ای به فکر من باشه راحت و آرام خوابیده
خوشحالم که زمستان برای تو زیبا و دوست داشتنی امیدوارم همیشه شاد باشی
برای من هم دعا کن
خیلی دلم گرفته

خدا رحمتش کنه
خوب چی بگم !همه ما باید بریم مگه نه؟
چشم ابجی برا شما هم دعا میکنم
خدا خیلی مهربونه
باور کن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد