ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 |
چشمهامان خسته است. گویى در غبار اوهام فرو رفتهایم. دستهاى لرزانمان در انتظار دامان ترحم است. و این گونههاى خشکیدهمان که در قحطى شبنم مىمیرد! کاسههاى گدایى احساسمان را بنگر که به خشکسالى معرفت دچار شدهاند.
محبس خویشتن منم ، از این حصار خسته ام
من همه تن انا الحقم ، کجاست دار ، خسته ام
در همه جای این زمین ، همنفسم کسی نبود
زمین دیار غربت است ، از این دیار خسته ام
کشیده سرنوشت من به دفترم خط عذاب
از آن خطی که او نوشت به یادگار خسته ام
در انتظار معجزه ، فصل به فصل رفته ام
هم از خزان تکیده ام ، هم از بهار خسته ام
به گرد خویش گشته ام ، سوار این چرخ و فلک
بس است تکرار ملال ، ز روزگار خسته ام
دلم نمی تپد چرا ، به شوق این همه صدا
من از عذاب کوه بغض ، به کوله بار خسته ام
همیشه من دویده ام ، به سوی مسلخ غبار
از آنکه گم نمی شوم در این غبار ، خسته ام
به من تمام می شود سلسله ای رو به زوال
من از تبار حسرتم که از تبار خسته ام
قمار بی برنده ایست ، بازی تلخ زندگی
چه برده و چه باخته ، از این قمار خسته ام
گذشته از جاده ی ما ، تهی ترین غبار ها
از این غبار بی سوار ، از انتظار خسته ام
همیشه یاور است یار ، ولی نه آنکه یار ماست
از آنکه یار شد مرا دیدن یار، خسته ام
سلام مسافر قشنگم
آپم....
فاطیــ ـ ـما*0..0*0..0*0..0*0.. ¸. *. •*¨) ¸ .•*¨)
فاطیــ ـ ـما*0..0*0..*0..0*0..0* ¸. *. •*¨) ¸ .•*¨)
فاطیــ ـ ـما*0..0*0..0*0..0*0..0* ¸. *. •*¨) ¸ .•*¨)
فاطیــ ـ ـما*0..0*0..0*0..0*0..0* ¸. *. •*¨) ¸ .•*¨)
فاطیــ ـ ـما*0..0*0..0*0..0*0..0* ¸. *. •*¨) ¸ .•*¨)
فاطیــ ـ ـما*0..0*0..0*0..0*0..0 ¸. *. •*¨) ¸ .•*¨)
فاطیــ ـ ـما*0..0*0..0*0..0*0.. ¸. *. •*¨) ¸ .•*¨)
فاطیــ ـ ـما*0..0*0..0*0..0*0. ¸. *. •*¨) ¸ .•*¨)
*** ــ ـ ـ***0..0*0..0*0..0* ¸. *. •*¨) ¸ .•*¨)
**ـ ــ ـ **ا*0..0*0..0*0.. ¸. *. •*¨) ¸ .•*¨)
**ـ ــ ـ ـ***0..0*0..0* ¸. *. •*¨) ¸ .•*¨)
*** ــ ـ ـ***0..0*0.. ¸. *. •*¨) ¸ .•*¨)
فاطیــ ـ ـما*0..0* ¸. *. •*¨) ¸ .•*¨)
فاطیــ ـ ـما*.. ¸. *. •*¨) ¸ .•*¨)
فاطیــ ـ ـما. ¸. *. •*¨) ¸ .•*¨)
فاطیــ ـ ـماI¸. *. •*¨) ¸ .•*¨)
فاطیــ ـ ـماI *. •*¨) ¸ .•*¨)
فاطیــ ـ ـما. •*¨) ¸ .•*¨)
منتظرتم........
هر چی ارزوی خوبه مال تو......
با تو هستم!
صدای باران را می شنوی،
دانه های باران را لمس می کنی،
سرت را بالا بگیر، روح آبی ات را در فیروزه بیکران آسمان به
پرواز در بیاور...
و ترنم باران را با تمام وجود لمس کن
تا باور کنی که ...
تنها نیستی
هم شعر و هم عکس زیبایی بود
قصه ازحنجره ایست که گره خورده به بعض، یک طرف خاطره
ها یک طرف فاصله ها ،درهمه آوازهاحرف آخرزیباست،حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست...هرکجا هستی باش ! آسمانت آبی و تمام دلت ازغصه دنیا خالی
سلام داداش ایرج
خوبی؟؟؟
خوشحالم که هستی
شعرت خیلی زیبااااااااااااا بود ولی یه جورایی غمناک
نبینم دلگیر باشی!!!!
شاد باشی و عاشق
هر چی ارزوی خوبه مال تو......................