مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر
مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر

فکر را خاطره را زیر باران باید برد

چشم ها را باید شست

جور دیگر باید دید

چتر ها را باید بست

زیر باران باید رفت 

فکر ،خاطره را

زیر باران باید برد



با همه مردم شهر زیر باران باید رفت

دوست را زیر باران باید دید

عشق را زیر باران باید جست

هر کجا هستم باشم

آسمان مال من است

حنجره، فکر هوا عشق ، زمین

مال من است

----  ><(((:>  -------  ><(((:> ----
------  ><(((:>
نظرات 23 + ارسال نظر
سولماز پنج‌شنبه 30 خرداد 1392 ساعت 15:14 http://sayebaroony.blogfa.com/

چرا چتر؟

چرا فرار؟

تنها آدم های آهنی زیر باران زنگ میزنند...!

سلام دوست عزیز...وبلاگ قشنگی داری...لینکت کردم با اسم از تبار باران....خوشحال میشم اگه توهم منو لینک کنی...ممنون.

اینم آدرس وبلاگ من:http://sayebaroony.blogfa.com/

hadis جمعه 15 مهر 1390 ساعت 11:40 http://hadi703good.mihanblog.com

خوش به حال فاطیما...

فاطیما دوشنبه 27 تیر 1390 ساعت 17:17

سلااااااااام بر داداشی گل گلاااااب..............
خوفی؟؟؟
من خودم قش کرده بودم
الانم دوباره خندم گرفته........

شفاف سازی چی داداشی؟؟!!! من که واضح گفتممممم
پنجشنبه قراره اون ماهی ابی کوچولو بیاد خواستگاری اون ماهی سفیده که مثل عروس زیباست
مراسم هم توو اکواریوم دل منه......
و از اونجا که مادر عروس(سمیه) اصلا بلت نیست از عروس قشنگم ماهی سفید کوچولو مراقبت کنه و ماهی کوچولو به جای اینکه به سمیه که مامانشه بگه عاشق شده اومده به من که خاله شم گفته

اخه این مامانه؟؟؟!!!
وقتی بهت میگم ماهیاشو بگیر بده من بلت نیست مراقبت کنه نگو گناااه داله

تازشم توو مراسم خواستگاری من و تو هستیم سمیه حق ندااااااله بیاد......

هورااااااااااااااا......


میگم خوب سمیه نیستش!!!!
اگه بیاد من کشتهههههه
دوباره میاد پیش تومیگه به اجی فاطیما بگو به ماهی من کار نداشته باشه

ولی گوششو بگیر بگو پنجشنبه نمیتونه توو مراسم خواستگاری دخملش(عروس ماهی کوچولوی سفید ناز) شرکت کنه....

بعلللللللللللله

اصلا ماهی های ناز خودمو ازتون میگیرم مال خودمه همشون
لازم نکرده خاستگار بیاد واسشون ماهی خودمه تا اخر عمرشون هم پیش خودم میمونن
بعععععللللههه
برین واسه خودتون ماهی بخرین ماهی ها رو پس گرفتمممممم

دریا یکشنبه 26 تیر 1390 ساعت 20:54

سلام ایرج جان
ممنون که بهم سر زدی ... عید تو هم مبارک باشه
امیدوارم توی این روز قشنگ، عیدی های خوبی بگیری
شاد باشی ......

مرسییی به خاطر دعای قشنگت

فاطیما یکشنبه 26 تیر 1390 ساعت 15:56

میبینم که بعضی ها تشریف فرما شدن و دور برداشتن واسه من!!!

میبینم که تخته گاز دارن میرن!!!
ابجی جان پیاده شو با هم بریم

کی گفته تو عروس ماهی داری و اونوقت بین این ماهی هاست؟؟؟

دیشب همشو ازت گرفتم....بلت نیستی مراقب کنی میکشیشون....

داداشی نزار ماهی دستش باشه.....

تازشم یکی از ماهی ها ابله مرغون گرفته بود خودم بردمش بیمارستان دریایی بستریش کردن تا خوف شه.....
همشم تقصیل سمیه س.....

این که چیزی نیست.....اون یکی ماهی کوچولو سفیده هست که پایینه کنار اون نوشته خارجیه که دمش سفیده؟؟؟ دیدی داداشی؟؟؟
اون عروس ماهی منه.....خودم براش لباس عروسی خریدم...قشنگه؟؟؟
الان یه دقیقه گفتم بپوشه ببینی لباسشو...بعد باید عوض کنه تاشب عروسیش...

اینو گفتم که بگم این سمیه اصلا نگاه نمیکنه ببینه دختر ماهیش توو دلش چی میگذره...ماهی سفید کوچولو عاشق شده....اون ماهی سمت راستی ابیه ازش خواستگاری کرده.....ولی این سمیه اصلا خفر داره؟؟؟
نه دیگه نداره..........فخط فکر ولوجک بازیشه
خودم رفتم دنبال کارشونو مقدماتشو چیندم.....
قراره پنجشنبه دیگه بیان توو الواریوم دل من واسه ماهی سفید کوچولو خواستگاری....
منم گفتم داداش ایرجم باید باشه....
خلاصه داداشی بیا...یادت نره.....
به سمیه هم نگو.....
اخه این چه مامان ماهی ایه.....هان؟؟؟؟
استغفرالله................

وای من برم که هم قش کردم از خنده هم کلی کار دارم واسه پنجشنبه.......

ووواااییییییییییی بترکی دختر خندم گرفتههه
از دست شما دوتا دختر عمووو
سمیه بیا جواب فاطیما رو خودت بده من این وسط بی تقصیرم
پنجشنبه کی میخواد بیاد خواستگاری ؟؟؟؟ سمیه بیا شفاف ساز کن ببینم!!!!!!

فاطیما یکشنبه 26 تیر 1390 ساعت 15:42

به به..............
میبینم که عکس ماهی گذاشتی...اونم ماهی کوچولوهای ناز

هوراااااااااااااااااااااا
همشون مال خودمه
داداشی بهم داده تا مراقبشون باشم...............

بعلللللللللله...........

اره ماهی های خوشگل گذاشتممم

فاطیما یکشنبه 26 تیر 1390 ساعت 15:40

سلاااااااااااام داداشی جوووووووووووووونم
خوفی؟؟؟
ممنونم از حضورت

عیدت مبارک عزیزم
بهترین ها رو برات ارزومندم...............

۷۷۸۵۷۵۴۵۴۷۵۶۴۷۵۷۴ برای تو............................

ممنونم
عید شما هم مبارک

سمیه جون وروجک شنبه 25 تیر 1390 ساعت 22:17

همیشه ساحل دلت را به خدا بسپار خودش قشنگترین قایق رو برات میفرسته

خیلی قشنگ بوود

سمیه جون وروجک شنبه 25 تیر 1390 ساعت 22:11

در دفتر زندگیت برای سفید ماندن صفحه ی غصه هات همیشه
دعا می کنم . . .
ایشالا همیشه شاد و سربلند باشی

خیلی با احساس بود
ممنونم

سمیه جون وروجک شنبه 25 تیر 1390 ساعت 21:44

سبدی هست در اندیشه ی من

که پر از گل بدهم هدیه به تو

غافل از آنکه تو خود ناب تری

یک جهان گل بخورد غبطه ی تو

مرسیییییییی

سمیه جون وروجک شنبه 25 تیر 1390 ساعت 21:37

ببار باران...
دلم برای باران تنگ است...




کاش بغض آسمان می ترکید...



ببار باران!!!



ببار و اشکهایم را در خود پنهان ساز...



ببار و زمین را معطر کن...



خاک هم برایت دلتنگ است...



ببار...



چشم هایم منتظر دیدارت هستند!



با هم عهد بسته اند تا با آمدنت ببارند...



ببار...



ببارو پیامم را با خود به خدا برسان!





دلم برای باران تنگ است

کاش بغض آسمان می ترکید....

سمیه جون وروجک شنبه 25 تیر 1390 ساعت 21:33

جلوه گل عندلیبان را غزلخوان می کند

نام مهدی صد هزاران درد درمان میکند

مدعی گوید که با یک گل نمی گردد بهار

من گلی دارم که عالم را گلستان میکند

عیــــــــــــــــــد منتــــــــــــظران مبـــــــــــــــــــارک

با ارزوی یه دنیا خوشبختی

خیلی قشنگ

سمیه جون وروجک شنبه 25 تیر 1390 ساعت 21:31

مــــــــــــــــاهی جــــــــــــــــــــــونم فدات بشــــــــــــــــــم من
ایرج جون نزار این فاطیما عروس ماهی ها منو بگره باشه عزیزم؟

سمیه جون وروجک شنبه 25 تیر 1390 ساعت 21:29

سلااااااااااااام به ایرج جونم چطولی ؟

واااااااااااااااای خیلی زیبا بوووووووووود شعر دلنشینی هست

وااااااااااااای این عروس ماهی های من این چکار میکنه بین ماهی ها من که خیلی مراقبشم به هیچ کی هم نمیدمش حتی اجی فاطیما که همش میخواد ماهی منو بگیره

مــــــــــــــــــاهی من تکـــــــــــــــــــه
عــــــــــــــزیز دلـــــــــــــــــــــــه
یــــــــــــــــــه دونست دور دونست

فاطیما شنبه 25 تیر 1390 ساعت 04:05

سلام داداشی

جاده ی احساسم به روز شد
منتظر قدم های نیلوفرانه ت هستم..............

هر چی ارزوی خوبه مال تو.........[گل]

دریا جمعه 24 تیر 1390 ساعت 01:06

سلام داداش ایرج
حالا دیگه با من قهل میکنی
شما هم بی معرفت شدی داداشی .....

انتخابت بی نظیر بود .... سهراب واقعاْ اشعارش زیباست

امیدوارم همیشه شاد و سلامت باشی

مریم پنج‌شنبه 23 تیر 1390 ساعت 12:32

زیبا بود


مر30



یاد سهراب بخیر

و رحش در ارامش ابدی

غوغایییییییی پنج‌شنبه 23 تیر 1390 ساعت 10:57

هرکجا هستم باشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم...


آسمـــــــــــان مال من است.

:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
سلام خوبی داداشی

سلام
مرسی خوبم شکر

سمیرا پنج‌شنبه 23 تیر 1390 ساعت 10:18 http://peacegalaxy.blogsky.com

سلام
ممنون
آفرین به شما و سهراب
هر کجا هستم باشم آسمان مال من است

با همه مردم شهر زیر باران باید رفت

سلام

فاطیما پنج‌شنبه 23 تیر 1390 ساعت 02:38 http://www.jade-ehsas.mihanblog.com

امشب گویی یکباره تمام اندیشه ام را از من گرفته اند و بجای آن فقط نام تو را

نقش بسته اند. هر چه میکنم مرغ سرکش دلم را ازاوج گرفتن در آسمان لایتنهی

اندیشه هایم به زیر بیاورم تا نغماتی بسرایم که سوز درونم را بازگو کند، نمیتوانم

باور کن هیچ زمان اینگونه خود را خوشبخت احساس نکرده ام؛ بعد از سالها

خود را خوشبخت احساس میکنم و بعد از سالها ، تنها این لحظه است

که تمام ذرات وجودم جملگی (( دوستت دارم )) را بر زبان جاری میسازد

هر گاه به یاد تو و فروغ نگاهت میافتم هر گاه صدای پرمهر نوازشگرت که تاروپود جانم را

به لرزشی دلپذیر و امیدوار، در گوشم طنین میافکند بقدری خود را غرق در شادی

و سعادت میبینم که دلم میخواهد از شدت شوق و التهاب فریاد بکشد و دیوانگیم را

بگوش عالم برساند. من دیگر خود راشناخته و باز یافته ام : میدانم چه هستم

و چه میخواهم . از این پس قلبم جز محبت تو هیچ عشقی را در خود نخواهد پرورید

و جز نگاه و کلام تو هیچ نگاه و کلامی قلبم را نخواهد لرزاند . من دیگر چه میخواهم

مگر خوشبختی جز آن چیزی است که من دارم ؟

تو را دارم با تمام خوبی ومهربانیت با همه صفا و پاکی دلت...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد