مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر
مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر

تپش پنجره ها

روزگارم بد نیست
تکه نانی دارم ، خرده هوشی ، سر سوزن ذوقی
.
مادری دارم ، بهتر از برگ درخت
.
دوستانی ، بهتر از آب روان
.

و خدایی که در این نزدیکی است :
لای این شب بوها ، پای آن کاج بلند
.
روی آگاهی آب ، روی قانون گیاه
.


من مسلمانم
قبله ام یک گل سرخ
.
جانمازم چشمه ، مهرم نور
.
دشت سجاده من
.
من وضو با تپش پنجره ها می گیرم

در نمازم جریان دارد ماه ، جریان دارد طیف
.
سنگ از پشت نمازم پیداست
:
همه ذرات نمازم متبلور شده است
.
من نمازم را وقتی می خوانم

که اذانش را باد ، گفته باشد سر گلدسته سرو

من نمازم را ، پی (( تکبیرة الاحرام )) علف می خوانم

پی (( قد قامت )) موج
.
کعبه ام بر لب آب

کعبه ام زیر اقاقی هاست
.
کعبه ام مثل نسیم ، می رود باغ به باغ ، می رود شهربه شهر

((حجر الاسود )) من روشنی باغچه است
.

اغوش بهشت  است اغوش مادر

ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و روز مادر مبارک