مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر
مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر

سنگ

افتـاد سنگـــــی از لـب بامـی
بـر سـر عـارف نـکـونـامــی
گفت حمد ای خدای بنده نواز

شکـر ای کـریم سنـگ انداز...

رهروی‌گفت این‌چه‌گفتار‌است
کی‌خدا شکرخواه آزار ‌است
خنده‌ای کـرد و گـفت آن دانـا
تـو چه دانی حدیث او بـا ما
خواست‌گویدبه‌خفیه درگوشم
که‌ای‌فلانی‌نیستی‌فراموشم
...
خدایا فراموشم نکن
حسبناالله نعم الوکیل