یک دقیقه سکوت " به احترام
زندگی ... به احترام عشق... به خاطر امیدهائی که به ناامیدی مبدل
شدند...''تمام سالهائی که دروغ شنیدیم ''شبهائی که با اندوه و اشک سپری
شدند...
چشمانی که همیشه بارانی ماندند.... آرامش از دست رفته ....
اطرافیانی که بودن و نبودنشان فرقی نمی کند...
به احترام دوستانی که هرگاه به آنها احتیاج داشتم بهترینشان تنهائی بود...
تمامی حرفهای ناگفته توی قلبم... به احترام کلمه دوست که هیچکس معنی آن را به درستی نفهمید...
برای دل گرفته و غمگینم ... برای تمام لحظه ها...
کاش کودک بودم تا بزرگترین شیطنت زندگی ام نقاشی روی دیوار بود،ای
کاش کودک بودم تا از ته دل می خندیدم نه اینکه مجبور باشم همواره تبسمی
تلخ بر لب داشته باشم ،ای کاش کودک بودم تا در اوج ناراحتی و درد با یک
بوسه همه چیز را فراموش می کردم

عکاس:ایرج"پاهای خودم توی رودخونه"
یک چند پشیمان شدم از رندی و مستی
عمریست پشیمان ز پشیمانی خویشم..
سلام
مرسی
سلام ایرج جان
خوبی؟ اگه فرصت کردی خوشحال میشم سری به دریای احساس بزنی ...
شاد باشی
سلا
چشم حتما
مرسی از حضورت
چرا مینویسی حدیث جان
من دختر خاله ات هستم.....
لـــــــــــــــــــــــــــــوس
باشه دختر خاله لوس
راستی سوادت هم که نم کشیده سلیقه >اینطوریه
نه صلیقه
خوبه دانشگاه هم میری
تحصیل کردی ایــــــــــــ
نچ نج نج نچ
یادت باشه از تجربه های بالا یی ام خیلی خوب استفاده کنی
مخصوصا آخریش
ووووووووووووووووووی
اشتباه تایپی شده بود
اخریش؟!!!!!!!!
شلام
قالب وبو عوض کردم
بیا ببین خوبه
مشکلی نداره؟
سلام
سلام ایرج وب قشنگی داری
اگه دوست داشتی منو با نام دالاهو سبز لینک کن بعد خبرشو بهم بده که من با چی نامی توروبلینکم
سلام دوست عزیز
ممنونم از حضورت سبزتون
موفق باشید
سلاااااااااااااام
ممنونم از اینکه به وبم سر زدی
وب قشنگی داری موفق باشی
خواهش میشه
یک پنجره برای دیدن
یک پنجره برای شنیــــــــــــــدن
یک پنجره که مثل حلقه ی چاهــــــــــــــی
در انتهای خود به قلب زمین می رســــــــــــــــــــــــد
و باز می شود به سوی وسعت این مهربانی مکرر آبی رنــــــگ
یک پنجره که دست های کوچک تنهایـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی را
از بخشش شبانه ی عطر ستاره های کریــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
سرشار می کنـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
و می شود از آنجـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا
خورشید را به غربت گل های شمعدانی مهمان کــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــرد
یک پنجره برای من کافیســــــــ*ـ*ـ*ـ*ــــــــ*ـ*ـ*ـ*ـــــــــــــــــــــــــــــــــــت
*ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ*آ پـــــــ ــم*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*
*ــــــــــــــــــــــــــــــ*زود بیـــا*ـــــــــــــــــــــــــــــــ*
سلام
مرسی از حضورت
از شعر قشنگت هم خیییییلی ممنونم
چشم حتما میام
به خاطر غلط دیکته تایپی جریمه میشییییییییییییییییی




4654646416416416 بار می نویسی:
فاطیما دختری زیبا و جوان است
و ایرج پیرمردی بابابزرگی است
بله...............
زود زود..........................
فراررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررر
واییییی ابجی بزرگههههه گناه دارمممم اخه
4654646416416416این همه اخه مخش بنویسم ....بعدشم اشتباه تایژی نوشتی انگاری باید میگفتی که ایرج پسری خوش تیپ و مهربونه منم ابجی این پسر باحال و خوش تیپم ها ها ها
سلااااام داداشی ایرجم








خوفی؟؟؟
منم ممنووونم از حضور سبزت عزیز دلم..............
بله بله..مخش
به من گفتی مامان بزرگ؟؟؟؟
می کشممممممممممممممممممممممممممممت
الهییی..رودخونه؟!!!
چه حالی میده ایرجو نداخت توو رودخونه موش اب کشیده بشه
این قدررررررررررر خوفه
چند تا ماهیم انداخت پاهاشو گاز بگیرن
هورااااااااااااااااااااااااا
جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
منم دوستت دالممممممممم داداشی جونم
مراقب خودت باش
خودتو خشک کن سلما نخوری افتادی توو رودخونه...
فراررررررررررررررررررر
سلام ابجی بزرگه خودمممم


اره مامان بزرگ
بابا شوخی میکنم بخندونمت دیگه ابجی
با کمال میل امادم که منو بندازی تو رودخونه خیس بشم ماهی ها منو دوست دارن گاز نمیگیرن
" شعر من رنگی نداره تا دوباره برگردی پیشم"
کلام داداش مهندس خوفی؟ خوش میگذره
سلام
مرسی از شعر قشنگت
سلام دوست خوب و جدیدم
می نویسم بر غبار پنجره :
" زندگی مال منه"
چون عزیزی مثل تو یاد منه
سلام
سلام ممنون که اومدی خیلی خوشحال شدم وب شماهم زیباست کاش بیشترمیموندم وباشمادوستای خوب بیشترآشنامیشدم
سلام
ممنونم که به وبم سر زدی
موفق باشی
...سلام.
اگر تو روی نیمکتی این سوی دنیا ،تنها نشسته ای و همه آنچه نداری "کسی" ست!
...
شاید آن سوی دنیا روی نیمکت دیگر،کسی نشسته است که همه آنچه ندارد"تویی"!
سلام
شعر خیییلی قشنگی بود مرسی
سلاااام داداشی ایرجم





خوفی؟؟؟
یه دفعه دلم برات تنگیدددددددددددددددد پریدم اینجا
چطولی تو؟؟؟
مخشاتو نوشتی؟؟؟ درساتو خوندی؟؟؟!!!
داداشی؟؟؟ اینجا کجاست پاهاتو گذاشتی توش؟؟؟ آب چشمه ای جاییه؟؟؟!!!
خوب دوست دالم بدونمممممم دیگه
میشه توش شنا کرد؟؟؟
می خوام شیرجه بزنم
چند وقته جیغ نکشیدم یه طوریم
جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
اخیش...راحت شدم
مراقب داداشی من باشیااااااااا
سیلام اجی بزرگههه جونمممم
مرسی فاطیما تازه ۲ ساعته رسیدم خونه خیییلی خسته شدم
اومدم یه سر بزنم اینجا و برم
مخشامو دیگه؟؟؟!!!میکشمت مامان بزرگه
اینجا که پاهامو گذاشتم تو اب اب رودخونه هست مال یه سال پیشه حدودا
شنا؟؟!!!!نه بابا کم عمق بود ولی اب سر بود
مرسی از انرژی مثبتت
سلاااااااااام
منتظر اپت هستم ایرجی
لحظ ه هات قشنگ
سلاممممم مریمی جان
مرسی از حضور قشنگت چشم حتما اگه این درو مشقا اجازه بدن
مرا یاد کن
آندم که خدا را میخوانی
شاید به صداقت تو من نیز اجابت شوم .....
مرسی
چشم اگه قابل باشیم حتما
سلام



من اومدم مهمونی
سلام دوستم
مرسی از حضورت
شلام بر پسر خاله.... فکر کنم حالا دانشگاه باشی


پس
اگر دریای دل آبیست...
تویی فانوس زیبایش..
اگر آینه یک دنیاست..
تویی معنای دنیایش
تو یعنی دستهای گل را....
ز آن سوی افق چیدن
تو یعنی پاکی باران....
تو یعنی لذت دیدن...
تو یعنی یک شقایق را ...
به یک پروانه بخشیدن...
تو یعنی از سحر تا شب به زیبایی درخشیدن..
تو یعنی یک کبوتر را
ز تنهایی رها کردن...
خدای آسمانها را... به آرامی صدا کردن...
تو یعنی مثل نیلوفر همیشه مهربان بودن..
تو یعنی باغی از مریم...
تو یعنی کهکشان بودن....
تو یعنی چتری از احساس برای قلب بارانی
تو یعنی پیک آزادی....
برای روح زندانی...
تو یعنی در زمستانها... به فکر پونه افتادن.
تو یعنی روح باران را...متین و ساده بوسیدن...
و یا در پاسخ یک لطف... به روی غنچه خندیدن...
اگرچه دوری از اینجا...تو یعنی اوج زیبایی...
کنارم هستی و هر شب ... به خوابم باز میآیی...
پسر خاله من حدیث کوچولو نیستم
دختر خاله هستم
بازم میگیم.... کوچکتیم
.
.
.
فعلا
سلام د
وای این شعر قشنگو به من گفتی؟؟؟؟
خیییییییلی قشنگ بود مرسی
چرا همه اینقدر دلتنگیم ؟؟؟
چرا هیچی خوشحالمون نمی کنه ؟؟
چرا همیشه چشمامون خیسه؟؟؟
چرا تمام وب هایی که باز می کنیم فقط از دل تنگ می گن ؟؟/
اگه جایی شادی تقسیم می کردند حتما به من خبر بدین
خسته ام از این همه غم.
سلام
اره همه از غم میگن!!!