مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر
مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر

یادش بخیر

کودکی سیبی بود برشاخه احساس وجود

کودکی سرخ گلی بود در آن سوی بهار

کودکی بوته سرسبزی بود رسته در باغچه رویاها

کودکی خواندن شیوای قناری ها بود

کودکی چلچله ای بود پر از شوق سفر...

کودکی شیطنت ماهی سرخی بود در حوض حیات

کودکی بوسه نوشینی بود که من از لب های شیدایی دزدیدم

کودکی خوشه انگوری بود که من از تاک رفاقت چیدم

کودکی حرف قشنگی بود در جمله عمر...  کودکی بیت لطیفی بود در شعر امید 

کودکی نغمه زیبای شکوفایی بود... کودکی پاکی سرچشمه بیداری بود 

کودکی بازی پروانه دل بود در آبی عطش ... کودکی رقص گل نیلوفر بود در آب 

کودکی تابش پرتو های ایمان بود ... کودکی خنده شفاف دلی شادان بود 

کودکی وصلت جادویی شب با مهتاب ... کودکی اوج هم آغوشی بیداری و خواب 

کودکی رقص گل قاصدکی بود پر از شور و شتاب .. کودکی زمزمه ای دلکش و جان پرور بود 

کودکی نرمی لالایی یک مادر بود

یاد ان دوره شیرین زکف رفته به خیر 

یاد ان کودک در خاطره ها خفته بخیر

لینک گنجینه صوتی کارتونها کلیک کنید

برای ملاحظه عکس کارتونهای دهه 60 , 70به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.........
فک کنم همه دهه شصتی ها خاطره های خیلی زیادی از کارتونهای اون زمونه دارن
و اسم تک تک کارتونها یادشونه
نظرات 71 + ارسال نظر
فاطیما جمعه 21 مهر 1391 ساعت 16:46 http://www.jade-ehsas.mihanblog.com

برای خاموشی شبهای انتظارم ٬
فقط یک فوت کافیست ...
خاموشم کن ...
خسته ام ....
" من "

عالیییییییییییییییییی

فاطیما جمعه 21 مهر 1391 ساعت 16:46 http://www.jade-ehsas.mihanblog.com

خدایا میوه ی ممنوعه ی این زمین خاکی
روی کدام درخت در انتظار دندان های حریص من است؟
هوس کرده ام از زمین اخراجم کنی!

مرسیی

فاطیما جمعه 21 مهر 1391 ساعت 16:45 http://www.jade-ehsas.mihanblog.com

باران باش بر آنانی که دلت را شکستند

دعا کن برای آنها که نفرینت کردند

بمان برای کسی که دوستت دارد!

و اینگونه حتما به آسمان خواهی رفت

عالی بود
مرسیی

فاطیما جمعه 21 مهر 1391 ساعت 16:45 http://www.jade-ehsas.mihanblog.com

"عاشق" که میشوی ،

همه چیز "بی علت" می شود ...

و تمام دنیا "علـت" میشود ،

تا "عـشق" را از تو بگیرد .

اره واقعا
....
چی بگم اجی

فاطیما جمعه 21 مهر 1391 ساعت 16:44 http://www.jade-ehsas.mihanblog.com

چــ ــه غــ ــریبند دوســ ــتت دارم هایے کــ ــه گــفــتــ ــه مے شــوند ولے شنــیده نمے شونــ ــد....نوشــــــــــته مے شــ ــوند ولے خوانــ ــده نمے شــ ــوند

غمگینههه

فاطیما جمعه 21 مهر 1391 ساعت 16:44 http://www.jade-ehsas.mihanblog.com

گوشه نــدارد که یـکـــ گوشه اش بنشینمـــ

و نفسی تــازه کنمـــ ...

گــرد گــرد استـــ

این زمین..

ایــنــ روزگــــار ...

بله... روزگاره دیگه

فاطیما جمعه 21 مهر 1391 ساعت 16:44 http://www.jade-ehsas.mihanblog.com

دستــ ـم را بالا مــ ـی برم

و آسمان را پایین مــ ـی کشـــ ـم

مــ ـے خواهــــــ ـم بزرگــــــ ـی زمین را نشان آسمان دهـــــــ ـم !

تا بداند

گمشده ے من

نه در آغــــ ـوش او . . .

که در همین خاک بـــــــ ـی انتهاست

آنقدر از دل تنگـــــ ـی هایـــــــ ـم برایش

خواهــــــ ـم گفت


تا ســـ ـرخ شود . . .

تا نــــ ـم نــــ ـم بگرید . . .

آن وقت رهایش مـــ ـی کنــــــــ ـم

و مـــ ـی دانــــــ ـم

کســــــ ـی هــــــ ـرگــــــ ـز نــــــ ـخواهد دانست

غـــــــ ـم آن غروب بارانـــــــ ـی

همه از دلتنگـــ ـی هاے من بود . . . !

تا ســـ ـرخ شود . . .
تا نــــ ـم نــــ ـم بگرید . . .
آن وقت رهایش مـــ ـی کنــــــــ ـم
و مـــ ـی دانــــــ ـم
کســــــ ـی هــــــ ـرگــــــ ـز نــــــ ـخواهد دانست
غـــــــ ـم آن غروب بارانـــــــ ـی
همه از دلتنگـــ ـی هاے من بود . . . !

حرف دل.....

فاطیما جمعه 21 مهر 1391 ساعت 16:43 http://www.jade-ehsas.mihanblog.com

ممنونم از حضورت داداشی
خوشحالم کردی...............................

حرفات خیلی قشنگ بود
هیچ حرفی ندارم بزنم
واقعااا نسل ما ســــــــــــــــــوخت


اون متن چینیت رو هم که عبرت انگیز و عبرت اموز بود حتمااا برامون ترجمه کن داداشی چینی من

فکر می کردم تو جومونگی و اهل کُره...نگو چینی هم هستی
دو رگه ای؟؟؟
اسمت چیه؟؟؟ ای جی جان جون؟؟؟
ترجمه کردی اون قسمت ناراحت کننده شو با رنگ قرمز بنویس




شاد باشی داداشی با معرفتممممممممممممم

خواهش میشه
اومدیم یکم شلوغ کردیم
داستان چینی خوشت اومد؟؟؟
نخیرم ترجمه نمیکنم خودتون برید کلاس زبان چینی یاد بگیرید بخونید اینجوری دلچسبتره بعله

فاطیما جمعه 21 مهر 1391 ساعت 16:39 http://www.jade-ehsas.mihanblog.com

سلاام داداشی ایرجم
خوفی؟؟؟

کودکی بوسه نوشینی بود که من از لب های شیدایی دزدیدم
کودکی خوشه انگوری بود که من از تاک رفاقت چیدم


محشررررررررررررر بود شعرت
یه لحظه رفتم توو دوران خوش کودکی...اونجا که هیچ غمی نبوووووووووووود....
یادش بخیـــــــــــــــــــــــــر....چه زود گذشت......

آره داداشی یادمه تموم این کارتونا رو....همشونو میدیدم...عاااااااااشقشون بودم....
کارتونای الان اصلا قابل مقایسه با اون وقتا نیست.............

کاش برمی گشتیم به اون دوران..........کاااااااش.......................



ممنونم به خاطر مطلب قشنگت
مراقب دلت باش

اره خودمم خیلی خوشم میاد از شعر
یادته اسم تک تک کارتونا؟؟؟؟
اگه یادته بیا بنویس ببینم اسمشونو ببینم بلتییییی؟؟!!

کارتونای اون زمونه و الان کلا متفاوته حیف که بچه های این زمونه محرومن

رها جمعه 21 مهر 1391 ساعت 10:39

سلااااااااااااااااااااااااام به بهترین داداش
وبمو حذف کردم
مطلبت واقعا قشنگ بود ومن واقعا دلم برا بچه گی هام تنگ شده که بپرم تو بغل همه و بخندم
خیلی کارتون ملبان زبل و دو قلوهای افسانه ای رو دوست داشتم با سند باد و سرنتی پیتی
یه دست بلند بلند بلند به افتخار دهه ۶۰
هوووووووووووووووووووووووووووووووووورااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
جییییییییییییییییییییییییییییییغ

سلام اجی
مرسی از حضورت
چراااااااااا وبتو حذف کردی دخمل بددددددددددد

جیغ زدنت منو کشته

montazer پنج‌شنبه 20 مهر 1391 ساعت 23:19 http://montazer65.blogsky.com

سلام.وبلاگ عالی و زیبایی دارین.تبریک میگم وبراتون آرزوی موفقیت میکنم

سلام دوستم مرسی از حضورت
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد