دلم گرفته ای دوست، هوای گریه با من
گر از قفس گریزم کجا روم، کجا من؟
کجا روم که راهی به گلشنی ندانم
که دیده برگشودم به کنج تنگنا من
نه بستهام به کس دل، نه بسته کس به من دل
چو تختهپاره بر موج، رها، رها، رها من
ز من هر آنکه او دور ، چو دل به سینه نزدیک
به من هر آن که نزدیک، ازو جدا، جدا من!
نه چشم دل به سویی، نه باده در سبویی
که تر کنم گلویی به یاد آشنا من
ز بودنم چه افزود؟ نبودنم چه کاهد؟
که گویدم به پاسخ که زندهام چرا من؟
ستارهها نهفتم در آسمان ابری
دلم گرفته ای دوست ، هوای گریه با من ...{گل}
این شعرو زنده یاد ایرج بسطامی خونده بود...
مرسی از حضورت ابجی
خوشی با خوبی فرق دارد
به خاطر خوبی ها
از خیلی خوشی ها ، باید گذشت . . .
سلام
مرسی از حضورت
سلام خوبی عزاداریهات قبول ب ماهم یه سر بزن
سلام
ممنونم
سلام عزیزم
جاده احساس با " حال ِ دل ِ پاییزی ِ من " به روز شد
منتظر احساس پاییزیت هستم
هر چی آرزوی ِ خوب ِ مال ِ تـــو .........................[گل]
سلام خواهر گلم
بله چشم
سلام خوبی؟خوشحالم ک هنوز مث قبل مینویسی من مهسام منو یادته؟
سلام
بله فک کنم حدود 3 سال پیش تو وبلاگم کامنت میزاشتی
موفق باشی خواهر گلم.
میخواهم فانوس دریایی باشم
شبها در باد
برای ماهیها
برای همه قایقها
اما خودم
کشتی توفان زدهام
اگر مردم
دستکم میخواهم
فانوسی باشم
آویخته بر درگاه خانه تو
و شب رنگ باخته را
تابان کنم
آری دست کم میخواهم
وقتی مردم
فانوسی باشم
آویخته بر درگاه خانه تو
که شبها تنهای تنها
هنگامی که جهان در خواب است
با ماه
صمیمانه درد دل کنم.
سلام داداش گلم
خوبی؟
بسیااار زیبا بود....مراقب دلت باش
سلام ابجی
مرسی
کاش می دانستی زندگی فردا نیست
زندگی امروز است
زندگی قصه ی عشق است و امید
صفحه ی غم ها نیست
به چه می اندیشی
نگرانی بی جاست
عشق این جا
تو این جا
و خدا هم این جاست
لحظه ها را دریاب بر لب جوی نشین
بر تن مست چمن مست بخوان
پای در راه گذار، راه ها منتظرند
تا تو هر جا که بخواهی برسی
تو بیاموز رها گشتن را تا نماند قفسی
چه جمله قشنگی
زندگی فردا نیست
زندگی امروز است...
عید قربان آمد و من هم شدم قربانیت
گرچه من دعوت ندارم آمدم مهمانیت
مفلسم آهی ندارم در بساطم ناگزیر
این دل صد پاره و چشمان تر ارزانیت . . .
عیدقربان مبارک
سلام داداشی خوبی؟؟
متن زیبای بود{گل}
حرم رفتم بازم برات دعا کردم چند وقت پیش توام منو دعا کن
التماس دعا
یا حق{گل}
سلام
واقعا ممنونتم خواهر گلم از اینکه وقتی میری حرم امام رضا منو هم دعا میکنی واقعا خوشحال شدم.
چشم
من هم دعا میکنم اگه قابل باشم.
سوگند به روز وقتی نور می گیرد و به شب وقتی آرام می گیرد که من ، نه تو را رها کردهام و نه ، با تو دشمنی کردهام(ضحی ۱-۲)
افسوس که هر کس را به تو فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را که مرا به سخره گرفتی. (یس۳۰)
و هیچ پیامی از پیام هایم به تو نرسید مگر از آن روی گردانیدی.(انعام ۴)
و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام(انبیا ۸۷)
و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان متوهم شدی که گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری. (یونس ۲۴)
و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری (حج ۷۳)
پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشم هایت از وحشت فرو رفتند وتمام وجودت لرزید چه لرزشی، گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم می کنی اما به من گمان بردی چه گمان هایی .( احزاب ۱۰)
تا زمین با آن فراخی بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین کردی که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی من بازگردی ، که من مهربان ترینم در بازگشتن. (توبه ۱۱۸)
وقتی در تاریکی ها مرا به زاری خواندی که اگر تو را برهانم با من میمانی، تو را از اندوه رهانیدم اما باز مرا با دیگری در عشقت شریک کردی.(انعام ۶۳-۶۴)
این عادت دیرینه ات بوده است، هرگاه که خوشحالت کردم از من روی گردانیدی و رویت را آن طرفی کردی و هروقت سختی به تو رسید از من ناامید شدهای. (اسرا ۸۳)
آیا من برنداشتم از دوشت باری که می شکست پشتت؟ (سوره شرح ۲-۳)
غیر از من خدایی که برایت خدایی کرده است ؟ (اعراف ۵۹)
پس کجا می روی؟ (تکویر۲۶)