مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر
مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

مرا به ساحل باران ببر دلم تنگ است

حسبنا الله و نعم الوکیل نعم المولی و نعم النصیر

من از شب ها گریزانم

الان ساعت تقریبا 2 نصف شبه و دارم گزارش کار ازمایشگاهمو اماده میکنم که هفته بعد تحویل بدم وای که چقد کار ریخته سرم

این همه گرافو باید ترسیم کنم

دارم اهنگ استاد بنان گوش میدم(بیا ساقی) اینقد اروومه این اهنگ


شاعر میگه«: زسوز عشق لیلی در جهان  مجنون شد افسانه
تو مجنونم بکن از عشق خود افسانه اش با من....

ربنا علیک توکلنا و الیک انبنا والیک المصیر


 

من از پیمانه لبریزم ، دلا مستی کجا جویم

من از شب ها گریزانم ، دلا ذکر خدا گویم

من از درد فراق یار ز شعله آن چنان سوزم

که تنها عاشقان دانند خبر از حال و از روزم

خبر از حال و از روزم

ز سوز دل چنان گریم ، شود ابر سما حیران

ز سیل اشک چشمانم سپس در خود شود ویران

ز دل شرمنده ام اکنون عذابش دادم هر دم

بیابید مرهمی یاران که تا درمان کند دردم

و یا پیدا کنید او را که تا باز آورد جانم

که تنها او در این عالم بود درمان هر دردم

بود درمان هر دردم

کجایی ای مرا همدم ، کجایی مرهم دردم

من از عشق تو بیمارم ، بیا خاک رهت گردم

تویی سامان ، تویی درمان

تویی وصل ، تویی هجران

منم آشفته ی کویت ، بیا این قصه را پایان

نظرات 29 + ارسال نظر

سلام داداش ایرجم
خوبی عزیزم
مطلب زیبایی بود
منم آپم
با مطلبی در مورد اضطراب
خوشحال میشم به جزیره ی من سر بزنی

سلام داشی کوچیکه
خیلی ممنونم لطف داری
باشه حتما بهت سر میزنم

فاطیما جمعه 6 خرداد 1390 ساعت 14:16 http://www.jade-ehsas.mihanblog.com

سلاااااااااااااااام
برید کنار من اومدممممممممممممممممممم

حالا یه جیغغغغغغغغغغغغغغغغغ
یه هورااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

به افتخار داداش ایرج خودمممممممممممممممممم

اومدم بگم خیلی گلیییییییییییی
خیلی با معرفتییییییییییییییییییییی

مراقب دل مهربونت باش

هر چی ارزوی خوبه مال تو................

سلام
مرسی ابجی
ببینم این جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ که کشیدی نمیگی قلب من ضعیفه ووووووی
خیلی گلی ابجی بزگه خوددددمممممم

فائزه جمعه 6 خرداد 1390 ساعت 12:21

سلام عنوان وبلاگت خیلی جالبه . همین بود که منو جذب کرد .
خوشحال میشم از فروشگامم دیدن کنید .
www.myshop2.asiashoping.com

مریم پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 21:18

داداشی عالی بود

آره همه گاهی اینجوری میشن

داداشی دلتو بسپار بخدا و

مطمئن باش اون بهترین امانتداره

بهترین ها رو از خدا برات می خوام

مرسی بابت نظرت
شاد باشی

فاطیما پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 21:11 http://www.jade-ehsas.mihanblog.com

سلااااااااااااااااام داداش ایرج گلم
خوفی؟؟؟
دلم برات تنگیدددده بود

شعرت عاااااااااالی بود
دستت طلا...........................

به قلبت بگو من نمیزارممممممممممم داداش ایرجمو اذیت کنیاااااااا

عاااشق؟؟؟
نکنه عاشق شدییییییییییی؟؟؟

توو این دنیا که ادم نامرد تا دلت بخواد هست
ولی ادمای خوبم وجود دارن
باز افکار منفی به کار بردی پسر خوب؟؟؟!!

خدا به ادمای خوب همیشه فرشته میده.....................
تو یکی از خوب ترین هایی عزیزم و قسمتت یکی از فرشته های خدا...........

مراقب خودت باش
هر چی ارزوی خوبه مال تو..............

نرگس پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 10:11

بیشتروقتا شبا که تنهایی دل میگیره...یکی از همین شبا بود که من با وبلاگت اشنا شدم.....یک شب دلگیر..دوستت دارم داداشی ایشالا هیچوقت دلگیر نبینمت...

من پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 03:56

منم خیلی مثل شما میشم اما عاشق نیستم نمی دونم چمه فقط دلم می گیره...

هیوا پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 02:49


یه دفعه...زد به سرم که برم پشت سوال
برگردم به کودکی
تا که با چرخ خیال
وصله نور بدوزم به پیراهن شب..
یه هو وسوسه شدم رفتم توی ماممکن!
تو ناممکن, فیل هوا میکردن؟
آره ! خوب ! فیل هوا !!
که می خواستی برگردی به کودکی؟
آره , خوب , پشت سوال
کی تا حالا برگشته به کودکیش؟
کی ؟ کجا ؟
کی ؟ کجا ؟
می خواستم , میخواستم اما مقدورم نشد
باید مقدورم بشه
آه!
خنده های بی دلیل
گریه های بی دلیل
خیره گی ها , خیره گی ها , خیره گی
خیره گی ها و سکوت
خیره گی و افق سرخ غروب
خیره گی و علف ترد بهار
خیره گی و شبح کوه و درختان در شب
خیره گی و چرخش گردن جغد
خیره گی و بازی ستاره ها
خنده بر جنگ بز و گیوه پهن مادر
گریه بر هجرت یک گربه از امروز به قرنی دیگر
خنده بر عرعر خر
من!
من باید برگردم ,
تا تو قبرستون ده , غش غش زیسه برم
به سگ از شدت ذوق , سنگ کوچیک بزنم
توی باغ خودمون انار دزدی بخورم
وقتی که هوای حلوا کردم با خدا حرف بزنم
آخه!
تنها من می دونم شونه چوبی خواهرم کجا افتاده
کلید کهنه صندوق عجائب , لای دستمال کدوم پیرزنی پنهونه
راز خاموشی فانوس کجاست؟
گناه پای شل گاو سیاه گردن کیست
چه گلی را اگر پرپر بکنی شیر بزت می خشکه,
من باید برگردم تا به مادرم بگم , من بودم که اون شب ,
شیربرنج سحریتو خوردم
من بودم , من بودم که اون شب شیربرنج سحریتو خوردم.
تا به بابا بگم , باشه باشه , نمی خواد کولم کنی !
گندوما رو تو ببر , من به دنبالت می آم
قول می دم که نشینم خونه بسازم با ریگ
دنبال مارمولکا , نرم تا اون ور کوه !

من می خوام برگردم به کودکی !!
سردمه...
سردمه و می دونم هیچ زمانی دیگه خرما نمی شم
چه غریبم روی این خوشه سرخ.....

من می خوام برگردم به کودکی!!

نمی شه !! نمی شه !! نمی شه !!

کفش برگشت برامون کوچیکه

ـ پابرهنه نمی شه برگردم ؟

پل برگشت توان وزن ما را نداره! برگشتن ممکن نیست!

ـ برای گذشتن از ناممکن , کی یو باید ببینیم؟!!
رویا رو , رویا رو , رویا رو , رویا رو
ـ رویا را کجا زیارت بکنم ؟
در عالم خواب
ـ خواب به چشمام نمی آد!
بشمار , تا سی بشمار ...

ـ یک و دو
سه و چهار
پنج و شش
هفت و هشت
نه و ده ...

از آشنایی باهاتون خوشحالم.

سلام
خیلی خیلی ممنونم از حضورت

فائزه پنج‌شنبه 5 خرداد 1390 ساعت 02:27 http://dokhtare-aftab.blogsky.com

منم گاهی وقتا این جوری میشم . چیزی نیس درست میشه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد